پشت دریاها شهری ست

پشت دریاها شهری ست 
كه در آن پنجره ها رو به تجلی باز است 
بامها جای كبوترهایی است، كه به فواره هوش بشری می نگرند
دست هر كودك ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
مردم شهر به یك چینه چنان می نگرند
كه به یك شعله، به یك خواب لطیف

خاك موسیقی احساس تو را می شنود 
و صدای پر مرغان اساطیر می آید در باد 

پشت دریا شهری ست
كه درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند. 

پشت دریاها شهری ست! 
قایقی باید ساخت .

(سهراب سپهری)
دیدگاه ها (۹)

عاشقانه

عاشقانه

عشق

رنگ بزن...زندگی به زیبایی "مداد رنگی" است!میتوانی از شادترین...

قایقی خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از این خاک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط